دیدبان مسجدسلیمان : جامعه شناسی علم مطالعه ی جامعه و ارتباط انسان ها با یکدیگر و عوامل اجتماعی تاثیر گذار در اجتماع است. جامعه شناسان موضوع های مورد مطالعه ی خود را در بستر جامعه بررسی میکنند.خودکشی یکی از آسیب های اجتماعی است که در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار گرفته است.
یکی از نظریات مهم و قابل استناد در خودکشی تحقیقاتی است که امیل دورکیم در خصوص خودکشی انجام داده است.
دورکیم دو پیش فرض را اساس کار تحقیقاتی خود قرار داد ( یکپارچگی و انتظام)
یکپارچگی میزان ارتباط گیری و روابط اجتماعی در فرد یا گروه است. به طوری که هر فرد در معرض خواسته های اخلاقی گروه های دیگر قرار میگیرد. میتوان به جای یکپارچگی از واژه ی همبستگی گروهی نیز استفاده کرد. این که تا چه حد یک فرد به یک گروه همبسته است و خود را در این گروه یا اجتماع پذیرفته می داند.
انتظام مطالبه ی هنجاری یا اخلاقی هر فرد با توجه به عضویت او در یک گروه است.
دورکیم خودکشی ها را بر اساس این دو پیش فرض به ۴نوع تقسیم بندی می کند :
۱٫خودخواهانه
۲٫دگرخواهانه
۳٫آنومی
۴٫تقدیرگرایانه
در خودکشی خودخواهانه ارتباط با جامعه به پایین ترین حد می رسد و فرد خود را در جدایی و انزوا از جامعه می بیند و یکپارچی و همبستگی میان فرد و جامعه ضعیف است و فرد را به سمت خودکشی پیش میبرد. افراد مجرد، معتادان و بویژه افسردگان و کسانی که در زندگی شکست خورده اند و در انزوا به سر میبرند احتمال خودکشی خودخواهانه را دارند.
در خودکشی دیگرخواهانه برخلاف خودکشی خودخواهانه علت این نوع خودکشی بیشتر همبستگی زیاد و یکپارچگی بیش ازحد در جامعه و ارتباطات اجتماعی است. فرد بخاطر ارزش ها و آرمان های جامعه دست به خودکشی می زند. پشیمانی یا عدم انجام وظایف محوله در این جامعه سبب خودکشی می شود.
در خودکشی آنومی هنجارهای پذیرفته شده ی جامعه و ارزش های جامعه مورد هجوم قرار گرفته است و جامعه انتظام و ثابت خود را ازدست داده است و سبک زندگی فردی و اجتماعی فرد تغییر یافته است و نمی تواند سازگاری داشته باشد. درزمان جنگ های داخلی، بحران های اقتصادی، رکود، ورشکستی ها این نوع خودکشی ها به چشم می آید.
اما خودکشی تقدیرگرایانه فرد خود را ناتوان در سازگاری یا کنترل یا حتی تغییر در جامعه میبیند راهی برای حل بحران های اجتماعی یا سازگاری اجتماعی نمی یابد.
جوانی که در جستجوی کار و شغل مناسب است یا زنی که درزندگی زناشویی خود دچار بحران شده است یا کارمند یا کسبه ای که در بحران های کاری خود توان کنترل یا تغییر شرایطرا ندارد مستعد این نوع خودکشی ها می شود.
مسجدسلیمان در هفته گذشته شاهد سه خودکشی از جامعه مردان بوده است جوانان ۲۰، ۳۰و۴۰ساله. این بحران نشان می دهد جامعه دچار مسئله ای اجتماعی شده است.
در تعریف مسئله اجتماعی یک نکته، حساسیت جامعه است که بر پیشامد روی داده جامعه آیا حساس می شود یا خیر؟
جامعه نسبت به این خودکشی های سریالی حساس شده است و از متولیان امر درخواست میکند که شرایط حاکم بر جامعه را بررسی نمایند.
مهم اینست که بدانیم در کدام تقسیم بندی, خودکشی های روی داده در مسجدسلیمان جای میگیرند؟
بر این اساس می توانند اقدامات لازم را به عمل بیاورند. چرا که هر مرگ خسارت های مادی و معنوی زیادی بر جامعه تحمیل میکند.
اگر علت دوری از جامعه است چه راهکارهایی برای جذب افراد به جامعه است اگر برعکس این همبستگی بیش از حد است چگونه شرایط را کنترل کنیم؟
درصورتی که هنجارها و ارزش های جامعه و اخلاقیات مورد هجمه قرار گرفته اند با چه شیوه هایی این ارزش و هنجارها را مراقبت و پاسداری کنیم؛ که اگر فرد خودکشی را تقدیر خود می داند چگونه امید را به او بازگردانیم؟
پس لازم است متولیان امر از تیمهای تحقیقاتی و عملیاتی برای این مسئله اجتماعی به کارگیری نمایند.