تاریخ : پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 17 شوال 1445 Thursday, 25 April , 2024

آخرین اخبار

نفت مسجدسلیمان برای صعود نیاز به حمایت مدیران و همدلی بین مسئولین شهری و استانی دارد سیاوش اکبرپور سرمربی استقلال ملاثانی: روز تاریک و شوم فوتبال خوزستان را دیدیم ابراهیم اشکش سرمربی نفت مسجدسلیمان : به استان ت خیانت کردی آقای پورموسوی تقدیر فرماندهی انتظامی مسجدسلیمان از کودکان خوش ذوق سایبری سکان مدیریت شهرداری به فرزند مسجدسلیمان سپرده شد نصب سیستم فرکانسی انتقال اطلاعات فرآیندی چاه گازی از طریق خط لوله جریانی در شرکت نفت و گاز مسجدسلیمان انتصاب ۲ عضو جدید در هیئت رئیسه فدراسیون ورزش‌های همگانی اولین نشست اعضای هیئت رئیسه فدراسیون ورزش‌های همگانی در سال ۱۴۰۳ برگزار شد نشست اعضای انجمن تکواندو کارگری استان خوزستان با حضور مهندس عباس علوانی دبیر هیئت ورزش کارگری استان خوزستان برگزار گردید فرخ نیا سرمربی پیشکسوتان ایذه جوانان‌ فولاد خوزستان در اندیشه قهرمانی امیر سرتیپ دوم سعید امیری مدیرعامل باشگاه رعد پدافند هوایی ارتش منصوب شد دعوت بازیکنان مستعد و پرورش یافته در باشگاه آزادگان مسجدسلیمان به اردوی تیم ملی جوانان+اسامی و عکس شهردار نفتی، فرصتی مناسب برای تبادل دانش و خدمات برای مسجدسلیمان/ آیا علی جعفری پیشنهاد شورای اسلامی شهر را میپذیرد؟ عبداله جلیلی کیا به سمت “سرپرست آموزش و پرورش ناحیه ۴ اهواز” منصوب شد تاثیر ورزش بر اختلالات حرکتی سابقه «رد صلاحیت» یا «ابطال آرای» افراد منتخب پس از انتخابات مجلس پوست اندازی سیاسی در مسجدسلیمان بزرگ، حاصل تفکر مطالبه گری عمومی صحت انتخابات مجلس شورای اسلامی در تمامی حوزه‌های انتخابیه تایید شد/ مرحله دوم ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار می‌شود نخستین چاه نفت خاورمیانه و ایران برای بازدید توسط میهمانان نوروزی آماده است

11
به قلم شیروان نصراله پور

پرچم

  • زمان تقریبی مطالعه این خبر : 2 دقیقه
  • کد خبر : 6984
  • 01 اردیبهشت 1400 - 9:13
پرچم

دیدبان مسجدسلیمان : من سرم را پایین نگه داشته بودم . پشت خاکریزی به اندازه ی درازکش شدن .  رگبار تیر درست از بالای سرمان رد می شد . مراد نیم خیز شده بود ، تا به سمت مسعود برود . همین چند ساعت پیش دو برادر کنار هم قهقه می زدند و می‌خندیدند. نفس […]

دیدبان مسجدسلیمان : من سرم را پایین نگه داشته بودم . پشت خاکریزی به اندازه ی درازکش شدن . 

رگبار تیر درست از بالای سرمان رد می شد .
مراد نیم خیز شده بود ، تا به سمت مسعود برود . همین چند ساعت پیش دو برادر کنار هم قهقه می زدند و می‌خندیدند.
نفس در سینه ها حبس بود .
مراد گروه را رهبری میکرد . ما خط شکن بودیم . پرچم را مسعود با اصرار از برادرش گرفته بود .
هم او بود که باید می‌دوید و در کمینی جلوتر ازما و در پیشانی دشمن پرچم را می کاشت .
مراد بلند شد .فریاد های من که حالا زود است بعد او را می آوریم ،در او بی اثر بود و گویی نمی شنید . پیشانیش چند خط گره خورده و روی زانو به حالت نیمه خیز خود، به خاک سرد چنگ می انداخت .
دشمن پیشانی مسعود را زده بود ، اما پرچم نیمه افراشته هنوز جان داشت .
مراد مثل تیری که از چله رها شود ، در میان تیرها به سمت برادرش دوید .‌
بارها و بارها این کار را کرده بود . بچه ها به شوخی به مراد می‌گفتند تیر بند دارد و تیر بر او اثر نمیکند . و جمله ی مراد این بود که تیر بند من مسعود است .
حالا مسعود افتاده رو به آسمان و پرچمی که نیمه ایستاده بالای سرش نوحه میخواند .
من از لابه لای خاکریزی که خاکش در چشمانم فرو می رفت مراد را می‌دیدم . به مسعود و پرچم رسیده بود .
شلیک منوّر زمین را روشن کرد و من دیدم که پرچم در دستان مراد به آسمان بلند شد . کاملا در تیر رس با پیشانی که دیگر گره ای در آن نبود . رو به من ، پشت به تیراندازهای دشمن .

برای پاسداران راستین وطن

نوشته ؛ شیروان نصراله پور
عضو انجمن نویسندگان مسجدسلیمان جان

لینک کوتاه : https://didbanpress.ir/?p=6984
  • نویسنده : شیروان نصراله پور
  • منبع : دیدبان مسجدسلیمان
  • بدون دیدگاه

نظر دهید:

قوانین ارسال نظرات
  • نظراتی که در آنها از الفاظ زشت و رکیک استفاده شده باشد تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که به صورت اسپم و تکراری فرستاده شوند تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که جنبه تبلیغاتی و معرفی محتوای شخصی باشند و یا ربطی به موضوع پست مربوطه نداشته باشند حذف خواهند شد.
  • برای انتقادات ، درخواست ها و پیشنهادات خود از طریق فرم تماس با ما که مستقیم با پست الکترونیک سایت در ارتباط هست اقدام کنید.
  • نظرات ممکن است بدون پاسخ تایید شوند که در اینصورت باید منتظر پاسخ از سوی دیگر کاربران باشید.
  • نظرات فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • جهت ارسال نظرات ، حتما آدرس ایمیل خود را به صورت صحیح و بدون www وارد کنید.