دیدبان مسجدسلیمان : با نگاهی به مشکلات شهرستان مسجدسلیمان به وضوح مشخص است که چه مدیرانی باید تغییر یا اصلاح شوند.
بلاشک یڪی از بزرگترین چالشهای امروز ڪشور مدیرانی هستند ڪه درجای خود قرار نگرفته اند.
مدیران ناڪارآمدی ڪه با اشغال موقعیت مدیریتی هم این فرصت را از دیگران میگیرند و هم عالمانه یا جاهلانه باعث تضعیف جایگاه اشغال شده میشوند.
مدیرانی ڪه سواد و تجربه و صلاحیت ڪافی را ندارند و به واسطهی فشارهای فرا قانونی یا هرج و مرج حاڪم بر مجموعه، خود را بدانجا تحمیل ڪرده اند.
خیلی از این افراد پس از مدتی نه تنها آن منصب را حق مسلم خویش قلمداد میڪنند ڪه در گامی فراتر، عملڪرد خود را غیر قابل نقد پنداشته و بجای مدیریت مخربِ خویش، منتقدان را مخرب مینامند.
یک مدیر موفق دارای شاخصه هایی است از جمله: انگیزه، مهارت های ارتباطی، استقامت، تسلط، صبر و شڪیبایی، ذڪاوت و زیرڪی، راستی و صداقت، مردم سالاری ، قدرت پیش بینی ، عملگرا بودن، پیشرو بودن…
اما در شهرستان مسجدسلیمان موضوع ڪمی متفاوت تر است و انتخابها بعضاً براساس شاخص ها و توانمندی نیست.
برخی از مسئولین ناڪارآمد ڪه چیزی در چنته ندارند نیاز است جای خود را به مدیرانی ڪارآمد بدهند تا مطالبات مردم این شهرستان در بخشهای مختلف برآورده شود.
این شهرستان به مدیرانی نیاز دارد ڪه علاوه بر مشخصه های فوق الذڪر به ارائه گزارش عملڪرد خود به صورت شفاف به مردم روی آورند؛ از نقد نهراسند و برای رفع مشڪلات مردم و شهرستان بصورت اساسی ڪار ڪنند.
متأسفانه مسئولینی در شهرستان مسجدسلیمان وجود دارد ڪه همیشه از فعالیت و جلوی چشم بودن واهمه دارند و در سڪوت خود از عملگرایی و ڪار فراری هستند؛ آنها فقط راضی نگه داشتن مدیران ڪل را خوب بلدند و می دانند چگونه با آنها ڪار ڪنند و مدیران ڪل بعضی از ادارات نیز به ڪلی از اوضاع شهر و مردم بی خبرند و نمی دانند مدیران آنها چه معضلاتی برای مردم و شهروندان ایجاد ڪرده اند.
مسئولینی در مسجدسلیمان وجود دارند ڪه بیشتر بجای ڪار و تلاش و برنامه ریزی به فڪر حفظ میز خود با هر ترفند و روش هستند و لابی را جایگزین ڪار و تلاش ڪرده اند؛ مسئولینی ڪه علاوه بر ضعف و ناتوان بودن در اداره مجموعه متبوع؛ حتی توان درخواست برای جذب اعتبارات و دفاع از بودجه اداره خود را ندارند و در تأمین هزینه های جاری اداره خود مانده اند و از اینڪه درخواستی را به مدیر ڪل خود بدهند نگران و عاجزند.
مدیران نالایق زخم ها یا چالش های جامعه را نه تنها بهبود نمی بخشند، بلڪه خود عاملی برای ایجاد وضعیت وخیم تر خواهند بود و تا زمانی ڪه نهادها و سازمان ها از وجود چنین مدیرانی پاڪسازی نشود، توسعه و پیشرفت شهر و شهروندان، همان آب در هاون ڪوبیدن است.
شایان ذڪر است ڪه توانمندی ذاتی مدیران ناڪارآمد زنده به گور ڪردن ظرفیت ها و توانمندی هاست و اصرار به ماندن و حمایت از آنها نوعی تجاوز به حقوق عمومی محسوب می گردد.
قصد بر مطرح ڪردن مطالبات مردم نیست چون این مطالبات بارها و بارها مطرح شده و تقریباً همگان بر آن واقفند.
موضوع و قصد از نگارش این یادداشت تأڪید بر ڪنار گذاشتن مدیران ناڪارآمد می باشد ڪه توان ایجاد هیچ تحول و اقدامی را برای شهرستان و مردم این دیار ندارند.