از زمانی که انقلاب ۱۹۷۹ شاه طرفدار غرب را سرنگون کرد، جمهوری اسلامی و ایالات متحده روابطی عمدتاً خصمانه داشتند که در چندین مورد تقریباً به درگیری منجر شد. چشم انداز آینده تیره و تار طاست. با این حال، ابزارهای سیاستی در ایالات متحده وجود دارد که در گذشته در قبال دیگر دشمنان موفق بوده و می توان آنها را برای ارتقای تغییرات مثبت در ایران و در عین حال کاهش احتمال جنگ، استفاده کرد.
چندین دولت ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی سابق درباره توافقنامههای کنترل تسلیحات مذاکره کرده و در عین حال از پیشروی شوروی هم جلوگیری کردند. همزمان که رونالد ریگان اتحاد جماهیر شوروی را “امپراتوری شیطانی” مینامید و از رهبر آن، میخائیل گورباچف میخواست دیوار برلین را “ویران کند”، ایالات متحده از «قدرت نرم» برای تعامل با روسها و اروپای شرقی استفاده کرد. بسیاری از این سیاست ها برای ایران قابل اجرا هستند.
دولت بایدن خیلی سریعتر از دولت اوباما نوع رفتار دولت ایران در مقابل اعتراضات را محکوم کرده است. بایدن در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۲ مرگ مهسا امینی را مطرح کرد و مقامات دیگر، از جیک سالیوان مشاور امنیت ملی تا تونی بلینکن وزیر امور خارجه، بارها ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده اند. در ۵ فوریه ۲۰۲۳، جیل بایدن، بانوی اول، جایزه ویژه گرمی را برای آهنگ “برای” به یک جوان ایرانی اعطا کرد.
وزارت امور خارجه و خزانه داری تعداد زیادی از مقامات و نهادهای ایرانی را به دلیل نقش آنها در نوع برخورد با اعتراضات و همچنین انتقال تسلیحات ایران به روسیه شناسایی و تحریم کرده اند. در همان زمان، وزارت خزانهداری مجوزهای عمومی جدیدی را برای تسهیل در ارائه خدمات فناوری صادر کرد که غلبه بر فیلترینگ اینترنت را برای ایرانیان آسانتر میکند.
برنامه های دیگری نیز وجود دارد که می توان آنها را توسعه داد. ایالات متحده دارای سابقه طولانی در دیپلماسی مردم-با-مردم با شهروندان کشورهای متخاصم است. این دیپلماسی شامل برنامه جهانی “بازدیدکنندگان پیشگام” وزارت امور خارجه است که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ توانست بیش از ۵۰۰ ایرانی را برای برنامههایی در زمینه کارآفرینی زنان، علوم آب و هوا، زلزلهشناسی، چشمپزشکی، روزنامهنگاری و سایر زمینهها به ایالات متحده بیاورد. با توجه به فضای کنونی، ممکن است ورود ایرانی ها به آمریکا بسیار خطرناک باشد، اما می توان از کشورهای بی طرفتر استفاده کرد.
آمریکا همچنین باید ویزای اختصاص داده شده به دانشجویان ایرانی را افزایش دهد. فارغالتحصیلان دانشگاههای باکیفیت در ایران کمک مهمی به تحقیقات دانشگاهی ایالات متحده میکنند. اگر آنها تصمیم به بازگشت به ایران بگیرند، معمولاً تجربیات مثبتی را با خود میبرند.
برخورد با مسئله هسته ای
کمتر تصمیمی به اندازه تصمیم دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ برای خروج از برجام، با وجود پایبندی کامل ایران، منجر به آسیب به خود آمریکا شده است. خروج آمریکا از برجام باعث شد که ایران در منطقه از جمله علیه نیروهای آمریکایی و شرکای آمریکایی تهاجمی تر شود و برنامه هسته ای خود را به سرعت گسترش دهد. تصمیم ترامپ همچنین کسانی را که در داخل نظام سیاسی ایران به دنبال روابط بهتر با غرب بودند، تضعیف کرد. همچنین، قدرت کسانی که طرفدار روابط قوی تر با روسیه و چین بودند، تحکیم شد.
متأسفانه تلاشها برای احیای برجام طی دو سال گذشته به ثمر نرسیده است. اما این بدان معنا نیست که دیپلماسی باید کنار گذاشته شود. در حال حاضر، منطقی نیست که برجام را در حالت تعلیق دانسته و انگیزه چندانی برای کند کردن برنامه هستهای ایران به سمت توانایی ساخت بمب هستهای قایل نباشیم. اما یک گزینه توسط گروه بینالمللی بحران و انجمن کنترل تسلیحات پیشنهاد شده است: تعیین گامهای مجزا که مانع پیشرفتهای هستهای ایران می شود در ازای کاهش محدود تحریمها. این گامها میتواند شامل حوزههای مهم از جمله کاهش ذخایر بزرگ و رو به رشد اورانیوم غنیشده، نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، و افزایش نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بر فعالیتهای هستهای ایران شود.
به گفته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران در اواسط ژانویه ۲۰۲۳ حدود ۷۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا ۶۰ درصد داشت. این مقدار در صورت غنیسازی بیشتر به ۸۰ تا ۹۰ درصد، برای چندین سلاح هستهای کافی است. ایران همچنین به استقرار سانتریفیوژهای پیشرفتهتر ادامه داده و تعداد آنها را بسیار فراتر از ۳۰ آبشار سانتریفیوژ IR-1 برده است که در برجام مجاز دانسته شده بود. با این حال، ایران هنوز برای تسلط بر تولید واقعی کلاهک قابل استفاده به زمان نیاز دارد.
کاهش نظارت آژانس بر پیشرفتهای هستهای ایران هم به همان اندازه نگران کننده است. از فوریه ۲۰۲۱، ایران دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش داده است. جدیتر از همه، در ۱۰ ژوئن ۲۰۲۲، ایران ۲۷ دوربین را که از امکانات ایرانی فیلمبرداری میکردند، خاموش و حذف کرد و دادههای دوربینهای موجود هم بصورت زنده مخابره نمیشوند. همانطور که گروسی گفته است، حتی اگر ایران اجازه دهد دوربینها دوباره نصب شوند و طبق برنامه کار کنند، «بازسازی پازل این دوره عدم نظارت بسیار دشوار خواهد بود».
یکی از گامهای ممکن این است که ایران در ازای آزاد کردن بخشی از درآمدهای نفتی خود در بانکهای خارجی، دوباره دوربینهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نصب و فعال کند و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی خود را کاهش دهد. چنین توافقی احتمالاً باعث تعجب بعضی شود، اما سابقه برجام نشان داد امکان کاهش محدود تحریمها در ازای توقف بخشهایی از برنامه هستهای وجود دارد. احتمال دیگر لغو تحریم های آمریکا بر فروش نفت ایران به اروپا و آسیا برای مدت محدودی است. این کار سودی دوجانبه شامل محدود کردن پیشرفتهای هستهای ایران و کمک به متحدان آمریکا در تامین انرژی بدون اتکا به روسیه را خواهد داشت. چنین رویکردی همچنین میتواند چین را ترغیب کند که ایران را به پذیرش مجدد راهحل دیپلماتیک برای بحران هستهای متقاعد کند. چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت خاورمیانه، اگر راهحلی مسالمتآمیز پیدا نشود، ضرر زیادی خواهد کرد.
یکی دیگر از نگرانی ها، گسترش آشکار سلاحهای هستهای است. بدون احیای برجام یا توافق موقت، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ترکیه احتمالاً به دنبال پیشبرد خواسته های هسته ای خود خواهند بود. امارات از هرگونه قصد تسلیحاتی چشم پوشی کرده است و ترکیه زیر چتر ناتو باقی می ماند، اما هر دو دارای دانش فنی برای تغییر سریع هستند. به ویژه شرایط عربستان مبهم است و شفافیت کمی در مورد برنامه های این کشور برای توسعه قابلیت غنی سازی و بازفرآوری بومی وجود دارد. در همین حال، اسرائیل از اعتراف به داشتن زرادخانه حداقل ۸۰ سلاح هسته ای خودداری می کند.
دیپلماسی همچنین برای آزادی سه شهروند ایرانی-آمریکایی که به دلیل اتهامات واهی زندانی شده اند و چندین ایرانی اروپایی زندانی، ضروری است. تمرینات نمایشی مانند مانورهای اخیر سنتکام ممکن است ارزش بازدارندگی داشته باشد. اما توسل به ابزارهای نظامی عظیم برای “محور” ایران تنها باعث ضرر بیشتر به ایرانیان می شود و در عین حال خطر درگیری گسترده تری را به همراه خواهد داشت که کل خاورمیانه را به عقب برگردانده و بحران جهانی انرژی را تشدید می کند. همچنین احتمالاً ایران را تشویق میکند تا سلاحهای هستهای برای جلوگیری از حملات جدید تولید کند.
نتیجه
ایران با روسیه و چین یک «محور» تشکیل داده است. اما در درازمدت، حفظ این سیاستها ممکن است دشوار باشد. روسیه در اهداف خود برای تغییر رژیم در اوکراین شکست خورده است و ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه، ممکن است در صورت ادامه افزایش تلفات در میدان نبرد، آسیب پذیر شود. شی جین پینگ در چین تسخیر ناپذیرتر به نظر می رسد، زیرا برای سومین بار توسط حزب کمونیست، در مقام خود ابقا شد. اما توسعه خود چین به دلیل سوء مدیریت شی در بحران کرونا و چالشهای کارآفرینان خصوصی و روشنفکران چینی، رو به رکود است. وابسته کردن همه مسایل به چین و روسیه – که روابط نزدیکی با رقبای منطقه ای ایران دارند – استراتژی برندهای برای ایران نیست.
وظیفه دولت های غربی حمایت از تغییرات مثبت، برخورد با سورفتارها و زنده نگه داشتن چشم انداز ادغام مجدد ایران در جامعه بین المللی در صورت کنار گذاشته شدن تهدیدات علیه مردم و منطقه است. “طرح A” – با تاکید بر دیپلماسی و قدرت نرم – بهترین گزینه است، زیرا هیچ “طرح B” بدون پیامدهای منفی وجود ندارد.