به گزارش دیدبان پرس ، افشین ملایی درخصوص فدراسیون شدن انجمن آمادگی جسمانی اظهار داشت: ما هم امروز شنیدیم که انجمن آمادگی جسمانی ما تبدیل به فدراسیون شده است. واقعا شوکه شدیم به دلیل اینکه در دو سال گذشته یکی از رسالتهایی که فدراسیون ورزشهای همگانی به دنبال آن بود آگاهیبخشی در خصوص نتایج اسفبار کمتحرکی ملی بود و طبیعتا ملتی که در مسیر توسعه کمتحرکی قرار دارد سیاستهای هوشمندانهای را در حوزه ورزشهای همگانی باید بکار بگیرد.
وی تاکید کرد: به نظر میرسد که وزارت ورزش و جوانان در یک اقدام غیرکارشناسی و شتابزده با دلایلی که هنوز برای ما مشخص نیست این کار را انجام داده است. چون تحلیل کارشناسی فدراسیون این است که ماهیت اساسی فدراسیون ورزشهای همگانی مبتنی بر آمادگی جسمانی آحاد مردم است و جدا کردن این انجمن مانند جدا کردن یک اصل از ماهیت یک سازمان است. بنابراین به نظر میرسد با جدا شدن این انجمن امکان توسعه فاکتورهای آمادگی جسمانی به شکل رسمی در قالب رویدادها و مباحث آموزشی عملا و قانونا از این فدراسیون سلب میشود.
ملایی افزود: با توجه به تاثیرات بسیار منفی که کم تحرکی در حوزههای مختلف از جمله سلامت خصوصا در رده کودکان و نوجوانان و کهنسالان داشته میطلبید در دوران کرونا سیاستهای هوشمندانهتری از این اقدامات از سوی وزارت ورزش و معاونت همگانی را شاهد باشیم. به نظر میرسد با این تصمیمات ضربه سنگینی به آینده ورزش همگانی کشور وارد میشود و من بسیار متاسف هستم برای خودم به خاطر اینکه در فدراسیونی باید کار بکنم که شالوده آن را به چالش کشیدند و از او جدا کردند.
وی تصریح کرد: من امیدوارم که وزیری که هم تحصیلات آکادمیک دارد حتما به پیامدهای این تصمیمات در حوزه راهبردی توجه بکنند و قبل از اینکه این وضعیت سلامت و تندرستی ملت به چالش بیشتر کشیده بشود و این تصمیمات باعث بشود که خانواده بزرگ همگانی که در دو سال گذشته یک حرکت جهادگونه با توجه به تاکیداتی که مقام معظم رهبری بر توسعه ورزش همگانی داشتند از خودشان نشان دادند با این تصمیمات غیرکارشناسی انگیزه خودشان را از دست ندهند.
ملایی گفت: امیدوارم که وزارت ورزش تعقل بیشتر و تدبر بیشتر و کارشناسی عمیق تری نسبت به تصمیم داشته باشد و این تصمیم را بازنگری کند.
وی در پاسخ به این سوال که وزارت ورزش میگوید که کار کارشناسی بوده و چندین ساعت روی این موضوع وقت گذاشته است، تاکید کرد: هیچ اطلاعی در دو سه ماه گذشته به فدراسیون داده نشده و من نمیدانم وقتی فدراسیون به عنوان متولی ورزش همگانی و دارای متخصصین عمیق در این حوزه در فرآیند تصمیم گیری حضور نداشته کدام کارشناس با این دانش میتواند در آن فرآیند شرکت بکند. متاسفانه بر اساس همان اسناد فرادستی این شرایط مهیا نیست و انجمن نمیتواند تبدیل به فدراسیون بشود.
ملایی افزود: نکته ای که حائز اهمیت است سبک تصمیمگیری وزارت ورزش و جوانان است. در دنیای امروز نگاه بالا به پایین و خودرایی در تصمیمسازیهای ملی معنا ندارد چه خوب بود که وزارت ورزش از فدراسیون به عنوان متولی دعوت میکرد و نظرات ما را میشنید.
رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی گفت: در این خصوص هیچ دعوت مشخص و رسمی از ما نشده است. کلهر به عنوان معاون همگانی ماههاست با ما قطع ارتباط کرده نه تلفنهای ما را جواب میدهد و نه در جلسات ما شرکت میکند و نه ما در جلسات او شرکت میکنیم. ما دو بار با وزیر ورزش مکاتبه کردیم ولی متاسفانه به دو مکاتبه ما پاسخی داده نشده است. من انتظار داشتم که این رویکرد علمی در وزارت ورزش تعمیق پیدا بکند ولی ظاهرا جریاناتی وجود دارد که اجازه نمیدهند که حرکاتی که به نفع تندرستی مردم است و باید مورد پشتیبانی قرار بگیرد از تداوم حرکت خودشان برخوردار باشند.
وی تصریح کرد: ما فدراسیونی هستیم که عیال وار هستیم و تلاش میکنیم که این انجمنها با برگزاری دورههای آموزشی و رویدادها به جذب حداکثری برسند. در راس این انجمنها انجمن پیاده روی و آمادگی جسمانی بود که متاسفانه اصلی ترین انجمن ما را وزارت ورزش جدا کرد و ما را با چالش بزرگی مواجه کرد و اساسا شاید ماهیت وجودی ما در این فدراسیون شاید تاثیرگذار نباشد.
ملایی در پاسخ به این سوال که این اتفاق به نفع آمادگی جسمانی است، تاکید کرد: فضای حاکم بر فدراسیونهای ما بر اساس آمار و پخش خبرهایی که انجام میشود فضای قهرمانی است. هر فدراسیونی و هر رشتهای از فدراسیون ما در طی سالهای گذشته جدا شده تبدیل به یک فدراسیون قهرمانی شده است. فدارسیون کبدی را مثال میزنم آیا این فدراسیون الان در مسیر توسعه سلامت مردم کار میکند یا اساسا در حوزه قهرمانی المپیک یا آسیا کار میکند؟
وی افزود: رشتههای دیگری هم بودند مثل دارت، الان دارت کجاست؟ در کوچههای ما و ادارات ما کار میشود؟ طناب کشی کجاست؟ رشتههایی که از فدراسیونهای همگانی جدا میشود به دلیل اینکه فضای حاکم بر کشور فضای قهرمانی است خواسته یا ناخواسته به سمت قهرمان پروری میروند و ظرفیتهای بزرگی که برای مشارکت مردم وجود دارد با این نوع سیاستگذاری یقینا از بین خواهد رفت.