تاریخ : یکشنبه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴ 22 شوال 1446 Sunday, 20 April , 2025

آخرین اخبار

نشست صمیمانه مدیر عامل نفت و گاز مسجدسلیمان با مدیریت شرکت توزیع برق شهرستان پاکسازی منطقه گردشگری دوراهی لالی توسط پرسنل واحد فضای سبز و بهسازی شرکت بهره برداری و نفت و گاز مسجدسلیمان جانمایی و نصب سطل زباله و توزیع کیسه زباله توسط اداره فضای سبز و بهسازی شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجدسلیمان در مناطق گردشگری شهرستان مسجدسلیمان اجرای طرح طبیعت پاک توسط اعضای انجمن همیاران محیط زیست و اداره محیط زیست مسجدسلیمان بارش برف و ترافیک سنگین در جاده های شمالی کشور/ ترافیک سنگین‌ ورودی و خروجی خراسان رضوی، فارس، اصفهان و تهران یارانه نقدی فروردین ماه تغییر کرد؟/ اعلام مبلغ یارانه نقدی در سال ۱۴۰۴ برگزاری نشست صمیمانه فرماندار شهرستان مسجدسلیمان با اصحاب رسانه تشریح عملکرد ۱۴۰۳ هیات شطرنج مسجدسلیمان نشست صمیمانه فرماندار مسجدسلیمان با روسای ستادهای دکتر پزشکیان کسب مدال های رنگارنگ توسط شاگردان مولایی در مسابقات تکواندو استان خوزستان بهسازی جاده ارتباطی مسجدسلیمان-ایذه مدیرعامل جدید شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجدسلیمان منصوب شد پایان پرافتخار مسابقات عملیاتی_تخصصی ورزشکاران آتش نشان استان خوزستان در اهواز دکتر حسین صفارفر به عنوان سرپرست شبکه‌ بهداشت و درمان شهرستان مسجدسلیمان منصوب شد درخشش تکواندوکاران نفت مسجدسلیمان در مسابقات قهرمانی جایزه بزرگ نوجوانان استان خوزستان حضور تیم تکواندو نفت مسجدسلیمان در مسابقات قهرمانی جایزه بزرگ نوجوانان استان خوزستان به میزبانی شهرستان کرخه افتخار آفرینی تیم ھای کاراتہ بانوان و اقایان در مسابقات قھرمانی کشور بانوی شاهنامه خوان مسجدسلیمانی به عنوان دبیر دومین جشنواره ملی استعدادهای صحنه منصوب شد از کارمند نخبه مسجدسلیمانی تجلیل بعمل آمد ارائه خدمات فوق تخصصی هماتولوژی و آنکولوژی در مسجدسلیمان

11

ماجرای غم انگیز و عاشقانه مردی که پرپر شدن همسرش را تا آخرین لحظه دید

  • زمان تقریبی مطالعه این خبر : 2 دقیقه
  • کد خبر : 4060
  • 12 مرداد 1399 - 21:41
ماجرای غم انگیز و عاشقانه مردی که پرپر شدن همسرش را تا آخرین لحظه دید

هنوز هم عشق و عاشقی زنده است. هنوز داستان های لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و ویس و رامین در گذر زمان تکرار می شود. من نمونه بارز این عشق و عاشقی ها را در زندگی دختر و دامادم یافتم چرا که …

دیدبان مسجدسلیمان:این ها بخشی از اظهارات پیرزن ۷۰ساله ای است که در عزای دخترش سیاه پوش شده بود. او که با هر بار یادآوری نام دخترش اشک می ریخت و از دامادش به نیکی یاد می کرد، درباره ماجرای تلخ مرگ دخترش به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: روزی که «قادر» به خواستگاری دخترم آمد او را جوانی نجیب و موقر یافتم اما هیچ گاه به ذهنم نمی رسید که تا این اندازه «مرد» باشد.

او انسانیت و عاشقی را معنا کرد و نمونه ای عینی از گذشت و فداکاری را به نمایش گذاشت. درست ۱۰سال قبل بود که با یک جمله پزشک معالج، روح و روان دخترم به هم ریخت و زندگی اش زیر و رو شد. آن زمان هنوز ۳۲ بهار بیشتر از عمر دخترم نگذشته بود که آزمایش ها و معاینات پزشکی بیماری سرطان دخترم را مشخص کرد. از آن روز به بعد، جگرم خون شد و برای سلامتی دخترم دست به دعا برداشتم.

خلاصه، انجام عمل جراحی قطع ریشه های غده سرطانی آغاز شد و امور پزشکی به شیمی درمانی کشید. به خاطر این که وضعیت جسمانی دخترم خیلی خوب بود، مسیر بهبودی را طوری طی کرد که همه ما امیدوار شدیم او کاملا بهبود یافته است اما با گذشت دو سال از این ماجرا، دوباره غده سرطانی سر برآورد و رشد کرد. دخترم بعد از انجام هر مرحله از شیمی درمانی ضعیف و ضعیف تر می شد و من با نگاه کردن به پیکر او زجر می کشیدم اما نمی خواستم اشک هایم را ببیند.

در این میان آن چه از عشق همسرش می دیدم برایم باور کردنی نبود. «قادر» همانند پروانه ای بال سوخته دور دخترم می چرخید و دست نوازش بر سرش می کشید. او حتی کار و زندگی اش را رها کرد و با همه وجود در کنار دخترم ماند تا او بهبودی کاملش را باز یابد. «قادر» از انجام هیچ کاری برای درمان همسرش دریغ نمی کرد. با وجود این، غده سرطانی دست بردار نبود و هر روز در وجود دخترم ریشه می دواند تا این که دو ماه قبل وضعیت جسمانی او رو به وخامت گذاشت و دامادم به خاطر شیوع بیماری کرونا، او را در یک مرکز درمانی خصوصی بستری کرد.

دخترم که می دانست دیگر روزهای آخر عمرش را می گذراند، با التماس از همسرش خواست او را به خانه بازگرداند و در نهایت نیز، روزی دخترم وقتی غذایش را خورد، از همسرش حلالیت طلبید و با نگاه کردن به چشمان اشکبار قادر جان سپرد. در این میان، من دستانم را بلند کردم و برای خوشبختی دامادم سر به سجده نهادم چرا که او ۱۰سال از دختر بیمارم پرستاری کرد ولی هیچ گاه گلایه اش را نشنیدم و …

لینک کوتاه : https://didbanpress.ir/?p=4060

نظر دهید:

قوانین ارسال نظرات
  • نظراتی که در آنها از الفاظ زشت و رکیک استفاده شده باشد تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که به صورت اسپم و تکراری فرستاده شوند تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که جنبه تبلیغاتی و معرفی محتوای شخصی باشند و یا ربطی به موضوع پست مربوطه نداشته باشند حذف خواهند شد.
  • برای انتقادات ، درخواست ها و پیشنهادات خود از طریق فرم تماس با ما که مستقیم با پست الکترونیک سایت در ارتباط هست اقدام کنید.
  • نظرات ممکن است بدون پاسخ تایید شوند که در اینصورت باید منتظر پاسخ از سوی دیگر کاربران باشید.
  • نظرات فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • جهت ارسال نظرات ، حتما آدرس ایمیل خود را به صورت صحیح و بدون www وارد کنید.