دیدبان پرس: محسن زمان پور؛ با ترفند دولت سیزدهم و استفاده از بازی پیش ثبتنام، تب و تاب انتخابات خصوصا در شهرهایی که بافت قومیتی دارند به شدت بالا گرفت و فضای قالب گروهها در پلتفرمهای فضای مجازی به سمت و سوی انتخابات پایان سال سوق داده شد.
علیرغم مطالبات وسیع مردمی سال گذشته در سطح کشور، در حالیکه به نظر میرسید گرد رخوت و سستی بر این انتخابات نقش خواهد بست، فروردین امسال اما با انتشار و گمانه زنی در خصوص لیست کاندیداها در کانالها و پایگاههای خبری و ایجاد هلدینگ های انتخاباتی رسانه ای، بر طبل این رویداد بیش از پیش نواخته شد که این خود موید تمایلات مُلَونگونه ما ایرانیان است.
بهر روی با ایجاد بسترهای رقابتی، تنور انتخابات میرود تا گرمای خود را کسب کرده و از آتش آن نانی پخته شود برای تناول و رسیدن برخی به کرسی بهارستان!
در هر صورت این هم برگی از تاریخ ماست و این انتخاب میتواند به نمایشی برای جهانیان بدل گردد تا اوضاع چهار سال آتی مملکت ما بر آن منوال رقم بخورد.
اما در حوزه محروم مسجدسلیمان چه میگذرد و در این دوره چه کسانی نسبت به بقیه شناختهشده ترند؟
تفکر جدید صولت احمدی
جوانی و سواد آکادمیک بهنام بهزادی
جذابیت و تمکن مازیار جهانبخشی
کاریزمای اسماعیل جلیلی
گفتمان مطالبه گری محمد حاجیپور
شور و اشتیاق وحید زمانی حموله
مردم داری و تجربه علی عسگر ظاهری
ایده های قابل توجه میلاد کاظمی
افتادگی و دانش لزیم علیپور
میراث خانوادگی بهرام فروتن
استیلا و شانس علیرضا ورناصری.
و قریب به ۱۴۰ نفر دیگر با حال و هوا و خصوصیات و طرفداران مخصوص به خودشان
ناگفته پیداست که همه کاندیداها جذابیتهای خاص خود را دارند و البته طرفدارانی پر شر و شور
تا قرعه این بازی به نام که بیفتد و کدام کاندیدا از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و چه سبد رایی داشته باشد!!!
اینها همه مشمول گذر زمانند و پیشبینی و پیشگویی محلی از اعراب ندارد.
آنچه بر جای میماند همچنان محرومیت و فقر است که از در و دیوار شهرهای این حوزه بالا میرود. در یک مقایسهی سرانگشتی شرایط ما با شهرهای همجوار هم زمین تا آسمان فرق دارد و ناگفته پیداست که در این چهل وچهار سال برخلاف سایر شهرهای استان خوزستان نه تنها درجا زدهایم؛ بلکه عقب گرد هم کردهایم.
از اینرو بهتر دیدم که خود و لیدرهای انتخاباتی و هواداران پرشور کاندیداها را خاضعانه به چند توصیه برادرانه فرا خوانم، به امید اینکه مقبول افتد:
۱.این ایام با تمام فراز و نشیب ها و تجارب تلخ و شیرین به اتمام میرسد. پس به گونه ای رفتار نماییم که پس از موسم انتخابات بتوانیم سربلند در میان خلق زندگی کنیم.
۲.تجربه نشان داده پس از هر انتخابی غالبا گزینه پیروز در ابتدا از اطرافیان خود بریده و با اغیار نشسته و سپس مقهور همراهان اولیه خود گشته است. بنابراین پیشنهادات و وعده های هر کاندیدا را به مثابه «در باغ سبز بهشت» در نظر نگیریم.
۳.مراعات حال رقیبان و رعایت احوال هواداران آنان بر انصاف و اخلاق دلالت دارد. پس کسی را نیازاریم و به یکدیگر اهانت نکنیم.
۴.بزرگنمایی و تقدس آفرینی از جمله آسیب هابی است که در بحبوحه انتخابات رخنمون میشود و پرهیز از آن کمک شایانی به درک صحیح شرایط و انتخاب فرد اصلح میکند.
۵.برخی طرفداران و لیدرهای انتخاباتی با بیانی تند و قهرآمیز با سایرین وارد گفتگو میشوند و ادبیات فاخری در کلامشان نیست. دود این گفتار ابتدا در چشم خودشان و سپس کاندیدای مورد حمایتشان میرود. پرهیز از آن نتیجه مطلوب تری به همراه خواهد داشت.
۶.تخریب جبهه حریف و سایر رقبا و اتهامات واهی و خلاف واقعیت از دیگر آسیب های این کارزار است. دوری از این امر و بیان تواناییهای کاندیدای مورد نظر خود، همراه با بیان برنامه های مدون از دیگر راههای جلوگیری از بروز این اقدام ناصواب است.
در هر حال کمتر از ۱۸۵ روز به پایان این رقابت باقیمانده و این ایام میتواند در اذهان و افکار مردم، افرادی بسازد که یا به نیکی از ایشان یاد کنند و یا تجربه تلخی از خود به یادگار بگذارند.
توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
«سعدی»