دیدبان پرس: این روزها جامعهی ایران با مسائل اجتماعی بسیاری مواجه است. در سال ۹۶ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با انجام پژوهش «آیندهپژوهی ایران» به این نتیجه دست یافت که سه مسئله «ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی»، «بحران تامین آب» و «بیکاری» در صدر مسائل اصلی و سناریوهای پیش روی ایران خواهد بود.
در میان ۱۰ چالش اجتماعی مهم(تاپتِن اجتماعی) ، این ۱۰ چالش به چشم میخوردند: بحران تامین آب، بیکاری، ناامیدی درباره آینده، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، بیتفاوتی اجتماعی، اخلاق عمومی، بحران آلودگی هوا، امنیت روانی و اجتماعی و حقوق اساسی و شهروندی مهمترین مسائل اجتماعی ایران در این پژوهش بودند.
اما در سال ۱۴۰۲ مسائل دیگری نیز به این چالشهای اجتماعی افزوده شده است، از جمله امنیت سایبری، فیلترینگ، مهاجرت روزافزون نخبگان و ازهمه مهمتر بحث فروپاشی اقتصادی و نرخ تورم که نسبت به سال های پیش خود یک فاجعه است.
نکته جالب در جامعه به ویژه تودهی مردم ایران اینست که حساسیت اجتماعی روی مسائلی تمرکز یافته است که به عنوان یک مسئله اجتماعی از آن یاد نمیشود.
از جمله این حساسیتهای اجتماعی به ویژه در فضای مجازی، خصوصا توییتر؛ فسخ یا بستن قرارداد بازیکنان فوتبال است که مبالغ نجومی قراردادهای این بازیکنان در سال گاهی برابر با حقوق یکسال بیش از ۶۰۰هزار کارگر ساده است!!!
یکی دیگر از حواشی مورد نظر تودهی جامعه ایرانی تپقها و سوتیهای صاحب منصبین حکومتی و رجال سیاسی است. از جمله اظهار نظرهای جالب یک نماینده مجلس در خصوص تفاوت نداشتن خودرو ۲۰۶ با لندکروز!!!
این در حالیست که در میان بحثهای فضای مجازی کمتر به مسائل اصلی اقتصادی پیرامون قدرت خرید مردم سطح کیفی تولیدات داخلی و قوانین تولید و عرضه پرداخته میشود.
بطور کلی گویا جامعه ایران به ویژه نسل جوان نسبت به حساس بودن روی مسائل اجتماعی، چندان حساسیتی به خرج نمیدهد یا دغدغه های نسل جوان و توده مردم تفاوت پیدا کرده است و البته شاید ناامیدی از حل بحران ها و مسائل اجتماعی سبب شده است که جامعه به سمت مسائل حاشیهای برود.
در هر صورت کاهش حساسیت و آگاهی نسبت به مسائل اجتماعی سبب عادی شدن مسائلی چون تورم افسارگسیخته ، فساد اقتصادی ، تحریف واقعیت های اجتماعی و….خواهد شد و روند سقوط و انحطاط قواعد درست اجتماعی را رقم خواهد زد.
دراین مقاله،دکتر رفیعی به نکات خوبی اشاره نموده است ازجمله پررنگ شدن حاشیه ها و ناامیدی از حل ابربحرانها که خود در گرو رفرم ساختار سیاسی ست.