چمع بندی «ما» این است که استاندار عرب باشد.
چالش انتصاب استاندار در خوزستان همچنان به قوت خود باقی ست ، بطوریکه تحولات خاورمیانه هم نتوانست چندان از شدت آن بکاهد.
رئیس ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان یعنی دکتر صفایی در آخرین اظهار نظر خود فرموده اند .
جمعبندی «ما» این است که استاندار عرب باشد و برای انتخاب دکتر موالی زاده تلاش میکنیم
اما در این میان سوالاتی جدی قابل طرح است .
اگر جریان اصلاحات مدعی کارگزاری عقلانیت و رأی اکثریت در امور نبوده ؟
با این فرض
-آیا ریاست ستاد انتخاباتی محق است تا جمعبندی ارائه کند که هرگز مبین رأی سایر شقوق ستاد و ستادهای هم عرض نباشد ؟
-اساسا این «ما »کیست ؟ و چه شمولیتی دارد ؟آیا این جمعبندی محصول اجماع نظر همه ی ستادهاست؟
-اساسا به چه دلیل باید استاندار با نگرش قومی انتخاب شود؟
-آیا انتخاب استاندار قومی برای رسیدگی به آسیب ها و جبران کم بهره مندی آن قوم است ؟
-آیا فقر و عدم بهره مندی در استان محدود به یک قومیت است ؟
-آیا انتصاب استاندار از یک قومیت ،با هدف تابوشکنی و لغو نگاه امنیتی بر آن قومیت است ؟
-اگر چنین تابویی دروغین نیست چگونه است که افرادی از همان قومیت ، در جایگاههایی تا دبیری شورای امنیت ملی ، فرماندهی یکانهای نظامی و ستادهای عالی نظامی و امنیتی منسوب شده اند ؟
-چنانچه اصرار باشد استاندار قومی انتخاب شود کدام قومیت در اولویت انتخاب است ؟ آنکه منشاء بیشترین درصد رأی به پیروز انتخابات بود یا آنکه که حداقل رای را به پیروز انتخابات داد؟
-آیا اساسا ضرورتی بر وجود تناسب میان مقتضیات اداره ی سیاسی اقتصادی امنیتی اجتماعی و فرهنگی یک استان و دانش مرتبط آن هست؟
-اگر چنین است چرا جریان اصلاحات بر انتخاب بی ارتباط ترین متخصصین برای اداره ی استان در چند مقطع اصرار ورزیده و هم اکنون نیز طریق پیشین را در پیش گرفته است؟( استاندار پزشک ، مدیرکل سیاسی پزشک ،)
-اگر چنین انتخابی ناقض عقلانیت نیست چرا برای ریاست دانشگاه پزشکی استان از اساتید ادبیات فارسی یا سایر رشته های انسانی که باصطلاح توان مدیریت مناسبی نیز دارند بهره نگرفتند؟
-چرا بر انتخاب یک دامپزشک در مقام معاون اقتصادی استانداری خرده گرفتند؟
-صرف نظر از نسبت یک پزشک با جایگاه و کارکرد یک استاندار آیا ضرورتی بر تناسب تخصص گزینه ی استاندار و مشکلات و اولویت های استان وجود دارد ؟
تلاش های ریاست ستاد پزشکیان که از جمله بی اثر ترین ستادهای کشور بود و نتیجه ای اسفبار در آراء را نیز بدست داد ، در کنار پدرخوانده های تهران نشین بر محوری بغایت غیر عقلانی و در ضدیت با سیاق اصلاح طلبی ، برای حفظ موقعیت و تسلط خویش بر امور استان ادامه دارد به قیمت باقی ماندن استان در وضعیت موجود .