تاریخ : پنج شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴ 19 شوال 1446 Thursday, 17 April , 2025

آخرین اخبار

نشست صمیمانه مدیر عامل نفت و گاز مسجدسلیمان با مدیریت شرکت توزیع برق شهرستان پاکسازی منطقه گردشگری دوراهی لالی توسط پرسنل واحد فضای سبز و بهسازی شرکت بهره برداری و نفت و گاز مسجدسلیمان جانمایی و نصب سطل زباله و توزیع کیسه زباله توسط اداره فضای سبز و بهسازی شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجدسلیمان در مناطق گردشگری شهرستان مسجدسلیمان اجرای طرح طبیعت پاک توسط اعضای انجمن همیاران محیط زیست و اداره محیط زیست مسجدسلیمان بارش برف و ترافیک سنگین در جاده های شمالی کشور/ ترافیک سنگین‌ ورودی و خروجی خراسان رضوی، فارس، اصفهان و تهران یارانه نقدی فروردین ماه تغییر کرد؟/ اعلام مبلغ یارانه نقدی در سال ۱۴۰۴ برگزاری نشست صمیمانه فرماندار شهرستان مسجدسلیمان با اصحاب رسانه تشریح عملکرد ۱۴۰۳ هیات شطرنج مسجدسلیمان نشست صمیمانه فرماندار مسجدسلیمان با روسای ستادهای دکتر پزشکیان کسب مدال های رنگارنگ توسط شاگردان مولایی در مسابقات تکواندو استان خوزستان بهسازی جاده ارتباطی مسجدسلیمان-ایذه مدیرعامل جدید شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجدسلیمان منصوب شد پایان پرافتخار مسابقات عملیاتی_تخصصی ورزشکاران آتش نشان استان خوزستان در اهواز دکتر حسین صفارفر به عنوان سرپرست شبکه‌ بهداشت و درمان شهرستان مسجدسلیمان منصوب شد درخشش تکواندوکاران نفت مسجدسلیمان در مسابقات قهرمانی جایزه بزرگ نوجوانان استان خوزستان حضور تیم تکواندو نفت مسجدسلیمان در مسابقات قهرمانی جایزه بزرگ نوجوانان استان خوزستان به میزبانی شهرستان کرخه افتخار آفرینی تیم ھای کاراتہ بانوان و اقایان در مسابقات قھرمانی کشور بانوی شاهنامه خوان مسجدسلیمانی به عنوان دبیر دومین جشنواره ملی استعدادهای صحنه منصوب شد از کارمند نخبه مسجدسلیمانی تجلیل بعمل آمد ارائه خدمات فوق تخصصی هماتولوژی و آنکولوژی در مسجدسلیمان

6

از نان‌خور اضافه بودن تا روزگار سخت زندان

  • زمان تقریبی مطالعه این خبر : 2 دقیقه
  • کد خبر : 11085
  • 10 آبان 1401 - 6:09

زن جوان که به اتهام جعل بازداشت شده می‌گوید از وقتی در کودکی پدرش را از دست داد، زندگی‌اش دگرگون شد و حالا نیز روزگار سختی دارد.

۱۳ سال از روزی که روژین پدرش را از دست داد می‌گذرد. هرچند روژین درس خواند و سعی کرد پیشرفت کند اما یک انتخاب زندگی او را دگرگون کرد. روژین حالا به اتهام جعل اسناد دولتی بازداشت شده است. او برای دیدبان‌پرس از زندگی‌اش می‌گوید.

*تو فرد تحصیل‌کرده‌ای هستی، چرا مرتکب جرم شدی؟

من زندگی پرآشوبی داشتم و نتوانستم خودم را در این زندگی از وضعیت بدی که داشتم نجات دهم، به همین خاطر هم تباه شدم.

*چرا زندگی پرآشوبی داشتی؟

وقتی خیلی بچه بودم پدرم فوت کرد. مادرم چون بچه داشت و کار هم نمی‌کرد نمی‌توانست زندگی را اداره کند. پدرم یک مغازه داشت که به من و مادرم می‌رسید. عمویم با هزار ترفند آن را از دست ما درآورد و این‌طور بود که آواره شدیم. مادرم برای اینکه بتواند زندگی کند، شوهر کرد. شوهر مادرم قبول کرده بود من را نگهداری کند، اما بعد از دو سال بهانه‌گیری‌هایش شروع شد. حتی به من می‌گفت چرا زیاد غذا می‌خوری و خرجت زیاد است.

با هر بدبختی بود درس خواندم و دیپلم گرفتم. دانشگاه دولتی قبول شدم تا خوابگاه بگیرم و از جهنمی‌ که گرفتارش بودم خارج شوم، این‌طور بود که ۱۸سالگی با قبولی در دانشگاه از خانه مادرم بیرون آمدم. چهار سال با سختی زیاد درس خواندم و با کار دانشجویی زندگی‌ام را اداره می‌کردم. در این مدت مادرم حتی یک بار هم با من تماس نگرفت تا ببیند در چه وضعیتی هستم. انگار او هم دوست داشت من از آن خانه بروم.

همان موقع بود که خواستگاری برایم آمد. با سعید در یک شرکت آشنا شدم. من با آن شرکت به صورت پروژه‌ای کار می‌کردم. بیلبورد طراحی می‌کردم و پول می‌گرفتم. سعید هم در همان شرکت کار می‌کرد. با هم ازدواج کردیم و بعد طلاق گرفتیم، همین هم زندگی من را نابود کرد.

*چرا از شوهرت جدا شدی؟

اعتیاد داشت. هر چه پول داشتیم خرج اعتیادش می‌کرد. وقتی دخترم به دنیا آمد دیگر نتوانستم تحمل کنم و جدا شدم.

*بچه حالا کجاست؟

قبل از اینکه دستگیر شوم با من بود، بعد از دستگیری پیش پدرش زندگی می‌کند.

*چرا کار جعل انجام می‌دادی؟

چون زندگی‌ام نمی‌چرخید. من کار طراحی هم می‌کردم اما با آن نمی‌توانستم هم کرایه خانه بدهم و هم هزینه بچه و خودم را تامین کنم. به همین خاطر وقتی از من مدرکی می‌خواستند جعل می‌کردم و این‌طوری پول درمی‌آوردم.

*چطور شد دستگیر شدی؟

من متهم ردیف ۸ یک پرونده سرقت هستم. چون مدارک سرقتی پیش من بود بازداشت شدم. در سرقت هیچ نقشی نداشتم و هر مدرکی که جعل می‌کردم پول می‌گرفتم. وقتی اعضای باند را گرفتند من را هم گرفتند.

*از کارت پشیمانی؟

بله خیلی پشیمان هستم! من این کار را برای دخترم می‌کردم اما باعث شد از دخترم جدا شوم. هر بار قاضی را می‌بینم التماس می‌کنم که آزادم کند تا پیش دخترم بروم، هر ضمانتی هم بخواهد می‌دهم که دیگر این کار را نمی‌کنم. فقط دوست ندارم دخترم هم مثل من زیر بار منت بزرگ و تحقیر شود.

*وکیلت توانسته کاری بکند؟

هنوز نه؛ اما درخواست دارم قاضی من را ببخشد.

*می‌دانی شاکی خصوصی داری؟

بله. قول می‌دهم رضایت آنها را بگیرم.

 

لینک کوتاه : https://didbanpress.ir/?p=11085

برچسب ها

نظر دهید:

قوانین ارسال نظرات
  • نظراتی که در آنها از الفاظ زشت و رکیک استفاده شده باشد تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که به صورت اسپم و تکراری فرستاده شوند تایید نخواهند شد.
  • نظراتی که جنبه تبلیغاتی و معرفی محتوای شخصی باشند و یا ربطی به موضوع پست مربوطه نداشته باشند حذف خواهند شد.
  • برای انتقادات ، درخواست ها و پیشنهادات خود از طریق فرم تماس با ما که مستقیم با پست الکترونیک سایت در ارتباط هست اقدام کنید.
  • نظرات ممکن است بدون پاسخ تایید شوند که در اینصورت باید منتظر پاسخ از سوی دیگر کاربران باشید.
  • نظرات فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • جهت ارسال نظرات ، حتما آدرس ایمیل خود را به صورت صحیح و بدون www وارد کنید.